تک پارتی کوک

ویو ات: صبح با نور خورشید بلند شدم دیدم لخت تو بغل جونگکوکم خواستم بلند شم که منو بیشتر به خودش چسبوند.
+چیکار میکنی
_بیب بیدار شدی
+اوهوم. عهه راستی نرفتیم شرکت
_اشکال نداره من رئیس اونجام هر موقع دلم خواست میرم هر موقع دلم نخواست نمیرم
+ولی من رئیس اونجا نیستم که هر موقع دلم خواست برم هر موقع دلم نخواست برم که؟
_الان هستی
+چی
+زن رئیس اونجایی دیگه بیبی.
+ولی تو که با من ازدواج نکردی
_دستتو نگاه کن ـ
+واییی. اینو کی کردی دستم (یکم داد)
_دیشب
+چطوری
_وقتی خوابیدی
...................+
+من میرم حموم خیلی دلم داره درد میکنه
_بیا با هم بریم
+نمیخوام خودم میرم
_من دیگه همه جاتو دیدم چرا اینطوری میکنی.
+باشه
ویو ادمین: جونگکوک و ات رفتن حموم کردن و صبحانه خوردن و رقتن خرید عروسی بعد عروسی کرن و با خوشی و خوبی زندگی کردن

میدونم اخرش خیلی بد شد چون تکپارتیه اینجوری نوشتم خریدای عروسیو هم میزارم بای بای ❣️🩷
دیدگاه ها (۱)

خیال پردازی هم قبوله😂😂

مردی دوست داشتنی ولی نداشتنی p10 پارت اخر

تک پارتی کوک

ادامه تک پارتی کوک

نام فیک: عشق مخفیPart: 42فلش بک به یک هفته بعد*ویو ات*توی خو...

نام فیک: عشق مخفیPart: 55/فردا/ویو ات*صبح با صدای مادرم و بر...

عشق چیز خوبیه پارت ۱۳ توی بیمارستان با هم صحبت کردیمهلن : عش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط